1- استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه بین المللی امام خمینی، قزوین، ایران ، mousanejad@soc.ikiu.ac.ir
2- کارشناسی ارشد از دانشگاه بین المللی امام خمینی
چکیده: (76 مشاهده)
تحولات سیاسی و اجتماعی و اعتراضات مردم در کشورهای شمال آفریقا که از تونس آغاز شد و بلافاصله به کشورهای همسایه سرایت نمود، در لیبی نیز موجد تحولات شتابان در حوزه سیاسی شد. این اعتراضات مدنی اگرچه منجر به سقوط حکومت معمر قذافی گردید اما به همان ختم نشد و پس از سقوط معمر قذافی در سال 2011 ، این کشور وارد دورهای از آشوب سیاسی و درگیریهای مسلحانه شد. در این میان، اخوانالمسلمین به عنوان یکی از بازیگران کلیدی در سیاست و جامعه لیبی ظاهر شد. در دوران پساقذافی، اخوانالمسلمین از یکسو بخاطر فقدان قدرت ملی متمرکز و از سوی دیگر، کسب حمایتهای خارجی، به خصوص دولت های قطر و ترکیه، بهره برداری کرد و نفوذ سیاسی خود را با تاسیس حزب عدالت و سازندگی گسترش داد. اخوان المسلمین با حمایت های نظامی ترکیه از این گروه در موج دوم درگیری هایی که در سال 2014 اتفاق افتاد به طور علنی از دولت وفاق ملی حمایت کرد . در مقابل، ارتش ملی لیبی به رهبری خلیفه حفتر، با پشتیبانی کشورهای مخالف اخوان مانند امارات، مصر و عربستان، این گروه را هدف حملات سیاسی و نظامی قرار داد. سوال اصلی پژوهش این است که آیا اخوان المسلمین در رسیدن به اهداف خود در دوره بحران پساقذافی لیبی چه عملکردی داشته است؟ برای پاسخ به این پرسش درصدد بررسی پیشینه اخوان المسلمین در لیبی و اقدامات آن در دوره های مختلف حکام لیبی برخواهیم آمد که باتوجه به اقدامات سیاسی و نظامی خود و با داشتن حمایت کشور ترکیه در سالهای اخیر و به خصوص پس از توافق آتشبس 2020، نفوذ اخوانالمسلمین در لیبی کاهش یافته است. کاهش حمایتهای خارجی، تغییرات در محیط سیاسی لیبی، و انتقادات داخلی از رویکردهای ایدئولوژیک این گروه، باعث شده تا اخوان به عنوان یک نیروی تأثیرگذار اما محدود باقی بماند. در این پژوهش، روش گردآوری مطالب به صورت استفاده از منابع مکتوب اعم از کتب ، مقالات، اسناد و داده های اینترنتی است.
نوع مقاله:
پژوهشی اصیل |
موضوع مقاله:
جغرافیای سیاسی دریافت: 1403/9/26 | پذیرش: 1404/2/14