1- استادیار علوم سیاسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه تربیت مدرس ، emadi@modares.ac.ir
2- استادیار علوم سیاسی، دانشکده علوم اداری و اقتصاد، دانشگاه اراک، اراک، ایران
چکیده: (35 مشاهده)
ادبیات سیاسی اسلامگرایی در تونس که از بطن سنت فکری اخوان المسلمین سربرآورده بود، در سیر تکاملی خود، بهویژه پس از انقلاب 2011 با تغییراتی مهم روبرو گردید. اسلامگرایان میانهرو به رهبری حرکه النهضه پس از دوره کوتاهی از حکمرانی در سالهای 2011 تا 2014 به تدریج از سنت فکری اسلام سیاسی انقلابی و ایدئولوژیک فاصله گرفته و به نوعی عملگرایی روی آوردند. پژوهش حاضر با هدف پاسخ به این پرسش انجام شده است که این گذار از اسلام سیاسی انقلابی به سمت عملگرایی را چگونه میتوان تبیین نمود. دادههای تحقیق که در چارچوب دیدگاههای معرفتشناسانه مکینتایر تحلیل شده است، نشان میدهد که این چرخش فکری صرفا یک تاکتیک سیاسی نبوده، بلکه حکایت از وقوع یک بحران معرفتشناختی در خوانش رهبران النهضه از سنت فکری اخوانی دارد. آنان در مواجهه با مجموعه در همتنیدهای از بحرانهای جامعه تونس، دریافته بودند که دیگر نمیتوان با تکیه بر اصول و باورهای گذشته راهحلی برای پیشرفت ارائه نمود، بلکه به منظور رفع نارساییهای موجود باید ارزیابی مجددی از سنت فکری اسلامی صورت پذیرد. صورتبندی مجدد آنان از سنت اسلامی به جای آن که مبتنی بر امکانات درون سنت باشد، بیشتر در جهت فاصله گرفتن از اصول و معیارهای سنت و در جهت گرایش به پراگماتیسم و نوعی واقعگرایی سیاسی بوده است. این امر نشان میدهد که اسلامگرایان برای حل بحرانهای جامعه خود، مجهز به ابزارهای تحلیلی و فکری لازم نبوده و بههمین جهت، نتوانستهاند بر اساس معیارهای درون سنت اسلامی اندیشهای نظاممند و منسجم برای تحقق الگویی موفق از حکمرانی اسلامی ارائه نمایند. آنان در صورتی خواهند توانست در آینده جامعه تونس نقشی داشته باشند که خود را به ابزارهای تحلیلی ـ فکری لازم در مواجهه با مسائل نوظهور مجهز سازند.
نوع مقاله:
پژوهشی اصیل |
موضوع مقاله:
هنر و علوم انسانی (عمومی) دریافت: 1403/9/29 | پذیرش: 1404/2/9